چکيده مقاله:
بدون شك در عصر كنوني، سازمانهايي ميتوانند پيشرفت كنند و به بقاء خود اميدوار شوند كه هر لحظه براي بهبود عملكرد خود بينديشند، گذشته با تمام اهميت و آموختنيهايش و با تمام تأثيري كه ميتواند برآينده داشته باشد اتفاق افتاده و هيچ نيروي بشري قادر نيست آنرا دگرباره و به گونهاي متفاوت بيافريند ولي آينده در پيش است و امروز، ميتواند آينده را به گونهاي ديگر بسازد. با اين مقدمه اهميت تحول با يك نگرش سيستمي در ابعاد مشخص شده در اين مقاله از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است. لذا در اين مقاله سعي بر آن است، ابتدا با يک نگاه اجمالی به تعاريف و مفاهيم تحول اداری پرداخته و از ديدگاههاي مختلف آن را بيان می کنيم سپس تحول و توسعه در ابعاد فرهنگی ، اجتماعی، اقتصادی و سياسی را در قالب"مديريت دولتی نوين و تحول" در دو رويکرد کلان و خرد مورد بررسی قرار می دهيم.
در راستاي تحول در ساختار اداري "دولت خوب" و"حكومت داري خوب" به عنوان رويكردهاي اصلي مديريت دولتي نوين مورد توجه كشورهاي مختلف بوده است كه در اين مقاله مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد.
مشروعيت دولت (به معني حضور فرايندهاي مشاركتي و رضايتمندي) ، پاسخگويي دولت (سياسي اداري دولت از طريق ازادي رسانه ها ، شفافيت ، تصميم گيري و ...) ، شايستگي دولت (خط مشي مناسب، تصميم گيري بموقع و اجراي موثر ) و احترام به حقوق بشر و رعايت قانون (تضمين حقوق ، امنيت افراد و ...) از مهمترين ويژگيهاي دولت خوب مي باشد.
حكومت داري خوب از وجود سه بخش : دولت ، جامعه مدني و بخش خصوصي و ارتباطات متقابل انها تشكيل يافته و با برخورداري از ويژگيهاي هشتگانه :پاسخگويي ، شفافيت ، مسئوليت پذيري ، جامعيت و برابري ، رضايت وتوافق جمعي ، مشاركت ، تبعيت از قوانين و مقررات و كارايي و اثربخشي مشخص مي سازد كه :
1- قدرت چگونه اعمال شود ؟
2- تصميمات چگونه گرفته شوند ؟ و
3- شهروندان چگونه نظرات و خواسته هاي خود را بيان دارند ؟
جهت دريافت متن مقاله فایل ضميمه را دانلود نماييد.