۱- تبيين استراتژيها و روابط علي
اولين مساله مهم پيش از توسعه كارتهاي امتيازي، شفافسازي محتوا و مضامين استراتژيهاي سازمان است تا همگان ديدگاه مشتركي نسبت به راهبردها و اهداف و ارتباط منطقي استراتژيها با يكديگر در تحقق اهداف كلي سازمان داشته باشند. در اين مرحله نباید هيچ ابهامي در نحوه تعامل راهبردها و اهداف استراتژيك سازمان با يكديگر باقی بماند. همزمان با توسعه کارتها تنظيم نقشههاي استراتژي كمك شاياني به اين امر ميکند و فرآيند توسعه استراتژيك سازمان را در وجوه ارزیابی شفاف می نماید.
2- بهينهكاوي پيش از توسعه كارتها
توصيه ميشود پيش از تنظيم و توسعه اولين كارتهاي امتيازي اقدام به بهينهكاوي فرآيند ارزيابي متوازن از دیگر سازمانها در خصوص نحوه انتخاب وجوه ارزيابي، اهداف كلي، سنجهها، اهداف كمي و برنامههاي اجرايي شود تا احتمال خطا به ميزان قابل توجهي كاهش يابد. اين بهينهكاوي در مرتفع سازي شبهات و تسهيل روش اجرايي به گروههاي كاري كمك شاياني خواهد كرد.
۳- نتيجهگرايي در توسعه كارتها
گرچه اهداف كلي در وجوه ارزيابي بر بستر استراتژيهاي سازمان بنا میشود، اما ضرورت مشاركت كليه ذينفعان مرتبط در پيشنهاد و برپايي سنجههای ارزيابي و اتخاذ اهداف كمي و برنامههاي اجرايي مرتبط براي تحقق اهداف، امري ضروري است كه منجر به طرحريزي موثر كارتهاي امتيازي متوازن با تمركز بر نيازهاي ذينفعان خواهد شد. در صورتی که کارتهای امتیازی در تعاملی دوجانبه تهیه و تایید شوند، بديهي است در اجرا از حمايت و قابليت پذيرش بيشتري بهرهمند خواهند شد.
4- انتخاب سنجههای مهم و مفيد
اگرچه سنجههای مرتبط با عملكرد بسیاری در ابتداي تنظیم كارتهاي امتيازي متوازن به اذهان خطور ميكند اما ريسكپذيرش و برپايي كليه سنجهها در ابتداي كار به هزينه و زمان پيگيري و توسعه آنها نميارزد. لذا پيشنهاد ميشود در ابتدا از ميان سنجههاي متعدد و همسو با داشبوردمديريت ارشد و نوع كسب و كار سازمان، مهمترين و مفيدترين سنجهها كه نشانگرميزان سلامت سازمان و تحقق اهداف عملكردي است انتخاب شوند. بديهي است هر چقدر تعداد سنجهها بيشتر شود دقت و عمق ارزيابي بيشتر خواهد شد و به همان نسبت دامنه كار گستردهتر و امكان كنترل دقيق سنجهها مشكلتر خواهد شد. از سوي ديگر به دليل امكان مقايسه عملكرد واحدها با يكديگر درآينده بايستي در توسعه سنجهها ازتعاريف روشن و درعين حال سادهاي استفاده كرد.
5- برقراري روابط علي در توسعه كارتها
در فرآيند توسعه استراتژي، آبشاري بودن سنجهها و اهداف در تعاملي دوسويه در سطوح مختلف سازماني امري ضروري است. نكته مهم در اين بين تعيين روابط علت و معلولي بين سنجهها با يكديگر در هر منظر (سنجههاي پیشرو و تاخيري) و روابط علي بين سنجهها با اهداف و نیز اهداف با يكديگر كه منجر به درك نحوه تحقق اهداف و افزايش شانس پذيرش و اعتماد افراد به كارتهاي امتيازي در سازمان خواهد شد، است.
6- انتخاب برنامههاي مناسب و موثر
برنامهها و اقدامات اجرايي ابتكاراتي هستند كه اهداف كمي مرتبط با سنجههاي تعيين شده را تحقق ميبخشند و اجراي آنها مستلزم صرف منابع و پذيرش ريسك براي سازمان است. لذا برنامهها بايستي به گونهاي انتخاب شوند كه حداكثر ارزش با اجراي آنها حاصل شود و نتايج آنها منجر به بهبود مستقيم و غيرمستقيم اهداف در چند سنجه و منظر ارزيابي شود. همچنین در فرآيند اولويتبندي و انتخاب برنامهها به عواملي چون صرف حداقل زمان و هزينه براي اجرا و همچنين پيچيدگي و ريسك كم و حداقل وابستگي به ساير برنامهها باید توجه كرد.
7- ايجاد فرآیند اجرايي در ساختار سازماني
همزمان با توسعه گروههاي كاري BSC، ایجاد و توسعه فرآیندی به منظور شفافسازي مسئوليتها و اختيارات ضروري است. گرچه مسئوليت توسعه كارتهاي امتيازي در سطوح پايين دست سازماني به عهده صاحبان فرآيندها ميباشد اما ضرورت ايجاد فرآیند یا وظیفهای براي پايش متمركز تحقق اهداف استراتژيك و سنجهها و پيشرفت تحقق برنامههاي اجرايي در کل سازمان نكته مهمي است كه ميتواند از عوامل كليدي موفقيت BSC محسوب شود. اين فرآیند در ارتباط مستقيم با مديريت ارشد بازخوردهاي مستمري از وضعيت توسعه راهبردها ارائه مینمايد تا در صورت لزوم اصلاحات لازم انجام شوند.
8- ايجاد بستر اطلاعاتي و نرمافزاري پشتيبان
همزمان با توسعه كارتهاي امتيازي و تكرار ارزيابيها، حجم دادهها و گزارشات مرتبط افزايش چشمگیری خواهد يافت، و لزوم ايجاد بانكهاي اطلاعاتي و نرم افزار پشتيبان براي مديریت دقيق بر سيستم نمايانتر ميشود. البته اين موضوع در سازماني بزرگ با واحدهاي عملياتي متعدد نسبت به سازماني كوچك با عمليات متمركز به صورت متفاوتي انجام ميگيرد. آن چيز كه مهم است اجتناب از عدم تبديل زود هنگام روش ارزيابي متوازن به يك برنامه كامپيوتري پردردسر است.
9- مديريت ارتباطات در توسعه كارتها
همزمان با توسعه كارتها بايد به كارتهاي امتيازي به عنوان يكي از كانالهاي ارتباطي موثر براي گفتمان سازمان با كاركنان توجه كرد. اين روش ميتواند اهداف سازماني را با اهداف فرآيندها، و گروههاي كاري، واحدهای سازمانی و نهايتاً اهداف فردي مربوط سازد و به این ترتیب به صورت يك كانال ارتباطي موثر درون سازماني مورد استفاده قرار گيرد. لذا به عنوان يكي از فاكتورهاي كليدي موفقيت توصيه ميشود از كارتهاي امتيازي علاوه بر كنترل عملكرد و انتقال استراتژي به عنوان ابزار ارتباطی گفتمان دوسويه و تحليل نقاط قوت و ضعف و موانع موجود در تحقق اهداف سازماني و فردي استفاده كرد.
10- پيگيري داستانهاي موفقيت
پيگيري و بررسي علل موفقيت سازمانهاي ديگر در حين فرآيند توسعه روش ارزيابي متوازن علاوه بر يادگيري سازماني و ايفاي نقش موثرتر رهبران، موجب تشويق و اميد به استمرار فرآيند براي دستيابي به نتايج مطلوب خواهد شد. وقتی دیگران توانستهاند پس ما هم میتوانیم.