نحوه،
فرایند و کم و کیف مشارکت سه حوزه؛ «دولت»، «بخش خصوصی یا بازار» و «جامعه مدنی»
از بحثهای چالش برانگیز در رویکردهای جدید حکمرانی دولتی است. به طوریکه در برخی
از رویکردها (مثل دولت خوب) مشارکت سه بخش مذکور به عنوان یک اصل در نظر
گرفته میشود و در برخی رویکردهای دیگر مثل حکمرانی خوب، شراکتی عمل کردن
این سه بخش مبنای اصلی در سیاستگزاریها و اجرای تصمیمها میباشد. گودسل(Goodsell) در مقاله
ای با هدف ترویج جامعه دمکراتیک و ایجاد رقابت در خصوص اصلاح نظام اداری در این
راستا، به تحلیل سه حوزه مذکور با در نظر گرفتن سه مولفه؛ «چشم انداز انتخاب شده[1]»،
«ویژگیهای چشم انداز انتخاب شده[2]»
و «نتایج مورد انتظار[3]»
، میپردازد. در مورد تفسیر «دولت» از اداره امور عمومی در قالب مولفههای مذکور
اشاره می شود که؛ « چشم انداز انتخاب شده» در دولت، کنترل انحصاری بسیاری از امور جاری
است. به طوریکه اگر یک فرد با ویژگی های تصمیم گیری فردی در رأس دولت قرار گیرد،
دموکراسی وضعیت مبهمی پیدا کرده و دولت و حاکمیت با تهدیدها و زور، امور مربوط را
به پیش میبرد. استفاده از مکانیزمهای حاکمیتی و محلی از مهمترین« ویژگیهای چشم
انداز انتخاب شده» در دولت میباشد و در نهایت انسجام نظام اداری در دولتهای محلی
و ایجاد امنیت اجتماعی «نتیجه مورد انتظار» در دولت میباشد. در مقابل این نگاه، تفسیر
«بخش خصوصی/ بازار» از اداره امور عمومی را اینگونه می توان بیان کرد که؛« چشم
انداز انتخاب شده» در بخش خصوصی، رسیدن به ارائه خدمات مناسب به شهروندان و مصرف
کنندگان با در نظر گرفتن صرفه اقتصادی است و «ویژگیهای چشم انداز انتخاب شده» در
نگاه بخش خصوصی، اداره امور عمومی، نمونه یک بازار شهری است که بایستی دارای ویژگیهای
انعطافپذیری و با در نظر گرفتن شرایط و ویژگیهای شهروندان عمل نماید و «نتیجه
مورد انتظار» در نگاه بازار نیز همان رضایت خدمت گیرندگان میباشد. در نهایت در
تحلیل «جامعه مدنی» و اداره امور عمومی نیز اینگونه می توان تفسیر کرد که، در
جامعه مدنی«چشم انداز انتخاب شده» این است که؛ آیا اداره امور عمومی و به طور کلی
دولت، به منظور رفع مشکلات مردم ایجاد شده است یا خیر؟ آیا تمام شهروندان با تمام
نژادها و ... در تصمیمگیریها مشارکت داده میشوند یا خیر؟«ویژگیهای چشم انداز
انتخاب شده» در رویکرد جامعه مدنی، طرح همکاری عمومی به جای ساختار رسمی میباشد و
«نتیجه مورد انتظار» در جامعه مدنی نیز، عمل کردن بر اساس شوراهای حاکمیتی و دخالت
دادن همه اقشار جامعه در تصمیمگیریهاست. در جمع بندی می توان گفت؛ رویکردهای
مختلفی از سوی نظریه پردازان در مشارکت یا شراکت دادن این سه بازیگر اصلی حاکمیت (دولت،
بخش خصوصی و نهادهای مدنی) مطرح می شود. گودسل (Goodsell) به
ارزیابی رویکردهای مذکور پرداخته و ضمن بررسی دولتهای شبکهایی، چارچوبی را
پیشنهاد میکند که دولت با ساختار و تشکیلات اداری در کانون تصمیمگیری قرار دارد
و نهادهایی از قبیل؛ گروههای اجتماعی، NGOها،
سازمانهای بینالمللی، سازمانهای غیر انتفاعی، شرکا، پیمانکاران و گروههای ذینفوذ
به صورت اقماری در تصمیمگیری دخالت داشته و در حوزه های مختلف دخالت دارند و در
کنار هم مدل یکپارچه دولت را تشکیل میدهند.
برای
مطالعه بیشتر به مقاله زیر مراجعه شود:
"A
new vision for public administration"
Charles T. Goodsell
علاءالدین
رفیع زاده
www.rafiezadeh.ir